U kiss stories part 2
U kiss stories
من اینجا از u-kiss داستان می نویسم امیداوارم خوشتون بیاد
نگارش در تاريخ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:U kiss stories part 2, توسط mina

یونا به مینا گفت:نگا چه لباس قشنگی بزار بریم تو ببنیم تو تنم چه جوریه

مینا: باشه

ولی وقتی خواستن وارد مغازه شن سر مینا با سر یه پسره که داشت از مغازه بیرون میومد برخورد کرد و پرت شد یه ور

 ودستشو گرفت رو سرش یونا امد کنار مینا گفت : خوبی؟

مینا:نه فک کنم سرم شکست؟

بعد مینا رو به پسره که یه ور ولو شده بود دستشو گرفته بود به سرش وهمه دوستاش دورش جمع شده بودن گفت

مینا : مگه کوری؟ندیدی منو به این بزرگی؟

پسره:تو چی؟تو کوری؟ندیدی منو؟

مینا:بچه پرو حالا طلبکارم هست؟

که یهو یونا به مینا گفت مینا

یونا:مینا اینا گروه یوکیسن همون خواننده هان!!!!!! اونی که به تو خورد هم dong ho  رپرشون

مینا: هر خری میخواد باشه باشه دلیل نمیشه سرشو مثل گاوه بندازه پایان راه بره؟(ای بی ادب یه بار دیگه به دونگی فحش بده ببین چیکارت میکنم)

ایلای:شما به بزرگی خودتون ببخشین بعد رو به دونگی کرد و گفت تو ادم نمیشی؟

یونا: نه اشکالی نداره مینا الان سرش درد میکنه وگرنه اصلا دختری بدی نیست بعد به مینا نگاه کرد وبا اشاره بهش فهموند معذرت بخواد

مینام که دید چاره ای نداره از رو زمین پاشد و رو به دونگی گفت:

شرمنده من باید حواسمو بیشتر جمع کنم ببخشید

دونگ هو هم همونطور که رو زمین نشسته بود و سرش رو می مالید گفت:

منم متاسفم ببخشید

کوین رو به مینا کرد و گفت: اگه حالتون خوب نیست ببرمتون بیمارستان

دونگ هو :تو من که رفیقمت رو یه لیوان اب نمیدی دستش بعد میخوای اینو ببری بیمارستان؟؟؟؟؟(حسود)

مینا:اینو نه ایشون (مودب باش) نه خیرم من حالم خوبه فقط سرم یکم گیج میره که اونم الان خوب میشه

دونگ هو: oh  بله (چیه ؟؟)(دونگی کاری نکن همین اول داستان به قول مریم شتگت کنم)

ایلای: هرجور راحتین بعد رو به دونگ هو گفت جمع کن خودتو زشته ما ابرو داریم (وا یکم با محبت تر)

دونگ هو : به خدا سره منم درد میکنه ولی احتیاجی به بیمارستان نیستا نگران نباشید

بعد سرپرست دخترا امد (اسمش خانم سو بود)

خانم سو :شما دوتا کجا بودین مردم از نگرانی ؟

یونا :ببخشید خانم داشتم مغازه ها رو میگشتیم که سر مینا خورد به سر این پسره  بعد با دست دونگی رو نشون داد

خانم سو :خیلی خوب حالا حالت خوبه؟

مینا: اره خیلی ممنون

و بعد از معذرت خواهی دخترا رو با خودش برد

پسرا

ای جی : بچه ها اون دوست دختره خیلی خوشگل بودا؟(بچه پرو)

سوهیون:خفه شو ای جی الان موقع این کاراس

ای جی :ای بابا داشتم فقط نظرمو میگفتم بابا خوده دخترم خیلی خوشگل بودا دونگی؟(ای خدا از دهنت بشنوه بگو بگو بازم بگو)

دونگی :ببند بابا (ا....چرا؟)ولی راست میگیا!!!!(ااا.....نظری ندارم)

هون : تو سرت درد میکرد فک کنم؟؟؟؟؟

دونگی : نه حالا بهترم

ایلای:بهتری؟؟؟

دونگی: اره

ایلای:پس جمع کن خودتو از رو زمین ابرومونو بردی(ا..اروم تر بابا جنگ داری با بچه؟؟)

حالا دخترا

یونا:مینا بهتری ؟

مینا:اره بابا خوبم

یونا :وای فکرشو میکری؟

مینا:فکر چی رو؟

یونا:اینو که یهوی به یه پسر خوش گل مثل دونگ هو بخوری؟اونم مشهور باحال پول دار؟وای خدایا(هوی دونگی مال منه)

مینا:اووو حالا یه جوری حرف میزنه انگار پرنس انگلیسه اصلانم قشنگ نبود شبیه میمون بود (اره اصلا قشنگ نبود جون خودت)

یونا :تو اصلا نگاش کردی؟

مینا: خوب.... نه دقیقا(اره جون عمت)

یونا:بفرما ....

خوب مدتها از اون قصه گدشت و فقط یک ماه تا تمومی مدرسه ها مونده بود که مدرسه شون اعلام کرده قرار یکی از گروه های معروف کره بیاد واین یک ماه اخر مدرسه رو با اونا باشه اما این که لون چه گروهی بود برای دانش اموزای مدرسه سوپرایز بود

 

 

 

خوب تموم شد

تا قسمت بعد

نظرم فرامش نشه

 


نظرات شما عزیزان:

شیما
ساعت21:54---25 آذر 1391
اینم قشنگ بود فقد میشه رنگ فونتشو عوض کنی؟ همون سیاه بذارش
پاسخ:باشه عزیزم اخه قال قبلیمون مشکی بود برا همین این طوریه عوضش میکنم


طهورا
ساعت11:59---24 شهريور 1391
این قسمتم خیلی باحال بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: